درهنوردی یکی از زیرمجموعههای مهیج کوهنوردی است، گرچه ماهیت بسیار متفاوتی با آن دارد. درهنوردی را میتوان به جرات یک روش ماجراجویی در دل طبیعت دانست؛ بنابراین با هیچیک از زیرمجموعههای کوهنوردی مقایسهپذیر نیست. درهنوردی نیازمند فراگیری فنون و فنون خاص کار با طناب، آشنایی با جریانهای آب، فنون شنا، شناخت کامل با اصول بقا و کمکهای اولیه، دانشها و مهارتهای مربوط به هواشناسی، جهتیابی وامداد و نجات است؛ بنابراین یک درهنورد که بهصورت جدی و حرفهای مشغول به این فعالیت است باید آشنایی کامل به موارد یادشده داشته باشد، بهویژه درهنوردی نوین که چند سالی است به همت جمعی دوستان علاقهمند روندی رو به رشد دارد.
در سالهای اخیر با تغییراتی که در فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته و همچنین تزریق نیروی جوان، متخصص و کارآمد، شاهد حرکتهای روبهپیشرفت در کلیۀ ورزشها و فعالیتهای وابسته به کوهستان بهخصوص درهنوردی هستیم. یکی از اهداف بخش درهنوردی، گردآوری اطلاعات و آمار کلیۀ درههای اکتشاف شده در ایران است، ازاینروی این امر باعث گردید تا ما به گردآوری اطلاعات و تاریخچه یکی از قدیمیترین درههای پیمایش شده در کشور بپردازیم که این دره همان دره اندرسم است.
چکیده:
در این پژوهش هرچند کوتاه، سعی در آن شده تا شرح مختصری از تاریخچه این دره و نخستین گشایش ارائه و نگاهی اجمالی به حوادث رخداده در این مسیر داشته باشیم که در این گردآوری ازنظر استادان و پیشکسوتان این فن بهصورت مصاحبه و مشاهدات میدانی و بررسی اسناد و گزارشهای موجود بهره بردیم. امید است دستیافتههای این گردآوری مطالب، کمک شایانی در دسترسی به اطلاعات برای نسل علاقهمند کنونی و آینده این مرزوبوم باشد.
موقعیت جغرافیایی:
درۀ اندرسم را شاید بتوان یکی از شگفتانگیزترین و زیباترین درههای اکتشاف شده دهههای اخیر دانست. این دره تا چندی پیش منطقهای بکر و ناشناخته بوده که میتوان گفت تا دهۀ 60 چهرۀ هیچ انسانی را به خود ندیده بوده است. این دره با جنگلهای انبوه، آبشارهای زنجیروار و دیوارههای عظیم و سر به فلک کشیدهاش، چندی است مقصد ماجراجویان و دره نوردان هممیهن بوده و هست. درۀ اندرسم چالوس ازجمله مواهب خدادادی کمنظیری است که باوجود شهرت جهانی محور کندوان، آنچنانکه باید معرف حضور هموطنان و گردشگران داخلی واقع نشده است.
اندرسم درهای است در شمال غربی گچ سر، جنوب غربی سیاهبیشه و حاشیه غربی گردنه کندوان در جاده کرج به چالوس است. مختصات جغرافیایی ۳۶ درجه و ۱۱ دقیقه و ۵۰ ثانیه شمالی و ۵۱ درجه و ۱۲ دقیقه و ۲۴ ثانیه شرقی است. دره اندرسم در حقیقت دربرگیرندۀ سه دره بزرگ است که آغاز آن از دره اندرسم بوده و پس از گذشتن از دره نخست (دره چهارباغ)، به دهکده کوچک چهارباغ در کیلومتر پنج جاده دزدبند به دلیر ختم میشود. روستاهای چهارباغ، الیت و دلیر توسط یک جاده خاکی به طول تقریبی ۱۰ کیلومتر به روستای دزدبند در کنار جاده چالوس و کمی مانده به مرزنآباد متصل میباشند.
به خاطر شرایط خاص جغرافیایی منطقه، امکان بارش باران حتی در فصل تابستان نیز که فصل مناسب برای پیمایش این دره است وجود دارد و از طرفی دیگر، حوزه آبریز این دره بسیار وسیع است. پوشش گیاهی دره مشتمل بر درختان توسکا، توس، راش، بلوط، شمشاد، افرا، نارون، شاهبلوط و آلوی جنگلی بهطور پراکنده و نیز بوتههای تمشک و توتفرنگی است. برای حرکت از مسیر گردنه کندوان، لازم است پیش از تونل و در سمت چپ وارد جاده کنارگذر تونل شویم. در مسیر گردنه کندوان به سمت بالاترین نقطه ارتفاع میگیریم و در دوراهی بین راه، بازهم مسیری را انتخاب میکنیم که ما را به ارتفاع بالاتری هدایت میکند. پس از ۲۰ دقیقه طی مسیر در جاده فرعی به ساختمانهای مخروبهای میرسیم که مربوط به مخابرات است. اینجا، آخرین نقطهای است که میتوان با ماشین مسیر را پیمود. در ادامه، ابتدا مسیر به سمت غرب میباشد که مسطح و گهگاه با سربالایی ملایم است. سپس به سمت جنوب غربی به حرکت ادامه داده و پسازآن حدود 2 ساعت به سمت شمال غربی ادامه مسیر میدهیم؛ که مسیر سراشیبی تقریباً تندی دارد و به بستر رودخانه منتهی میشود. پس از رسیدن به بستر رودخانه که درمجموع حدود 4 ساعت زمان نیاز دارد، یک ساعت و نیم نیز باید در بستر رودخانه پیمایش مسیر کرد تا به ابتدای دره رسید.
مسیری دیگر که از روستای آزادبر شروع میشود در انتهای یک جاده فرعی از جاده چالوس قرار دارد. این جاده با تابلو بهطرف غار یخمراد در نزدیکی روستای حَسَنَکدر مشخصشده و بهطرف غرب از نزدیکی روستای کهنهده و از زیر دهانه غار یخمراد میگذرد و در ادامه به روستای آزادبر میرسد. در این مسیر، راه پاکوب با پیچهای پشت سر هم بهطرف غرب و شمال به گوسفندسرای مردآبادیه میرسد.
شهرت اندرسم به آبشارهاي آن است. در مسير اندرسم که گاه از ميان جنگل و گاه از بين ديوارههاي بسيار بلند و صخرهای میگذرد، آبشارهاي زنجيرهواري وجود دارد که مسافر اندرسم راهي جز فرود يا پرش از دل آنها ندارد. اين آبشارها که تعدادشان حدود 30 رشته کوچک و بزرگ است از 5 تا 25 متر ارتفاع دارند و با فرود از هرکدام آنها، ديگر راه بازگشتي نيست. بيشتر آبشارهاي اندرسم رنگ هيچ انساني را بهغیراز درهنوردان به خود نديده است.
نامگذاری اندرسم به زيستگاه ديرينه خرس قهوهای مازندران در جنگلهاي سیاهبیشه بازمیگردد. اندرسم، کلام خلاصهشده و واژه آميختهاي از اندرخرس يا درۀ خرس است. نکته دیگر اینکه بنا به گفتۀ بومیان و نخستین افراد پیمایش کننده این مسیر این دره را به نام درۀ تنهدار نیز معروف است.
تنگههاي باريکي با 5 تا 15 متر عرض که دو طرف آنها را ديوارههايي با بيش از هفتاد متر ارتفاع محاصره کرده و پيرامون آنها را آبشارهايي بلند حراست میکنند. لازمۀ گذر از اين دره، آشنايي کامل به فنون درهنوردی و صخرهنوردي و تسلط به روشهاي فرود است.
شناسایی و گشایش دره اندرسم:
بر اساس بررسیهای بهعملآمده و تحقیق و پیجوییهای فراوان به این جمعبندی دستیافتیم که برای نخستین بار این منطقه توسط دو فرد نظامی به نامهای آقایان وزیری (وزیری نژاد) و مرتضوی شناساییشده است. ولی ازاینروی که تجهیزات کافی در اختیار نداشتند موفق به پیمایش آن تا پایان مسیر نشدند، پس تنها به آبشار اول و دوم اکتفا کردند و برای حفظ امنیت خود از منطقه خارج گردیدند.
در تابستان 1362، ضمن برنامه مشترکی که آقایان وزیری و مرتضوی با تنی چند از کوهنوردان قزوینی به نامهای آقایان مرحوم رضا اقمشه، حسین سمیع و اکبربرنوس و … در علمکوه داشتند در باب وجود چنین منطقهای با آنها گفتگو کردند که پسازآن مرحوم اقمشه سرپرستی یک برنامه شناسایی در کل منطقه را به عهده میگیرد. در آغاز، تیمی که برای این شناسایی اعلام آمادگی میکند شامل سه نفر، مرحوم رضا اقمشه، حسین سمیع و اکبر برنوس بود که بنا به دلایلی اکبر برنوس از همراهی آنها بازمیماند.
در تیرماه همان سال (1362) این گروه دونفره با لوازم و ابزارهای مشخص راهی مسیر ناشناختهای میشوند که به آنها گفتهشده بود برای رسیدن به منطقه باید از مسیر محور کندوان وارد منطقه شده و راههای پرشیبی را برای رسیدن به آبشار نخست بپیمایند که این دو پس از دو روز با موفقیت این مسیر را طی کرده و به روستای چهارباغ میرسند. این گروه با این گشایش در آن تاریخ نقطه عطفی را برای جامه کوهنوردی و درهنوردی قزوین و کشور رقم زدند.
پس از گشایش درۀ اندرسم مرحوم رضا اقمشه در شهریور سال بعد اقدام به جمعآوری افراد مستعد و آشنا به فنون درهنوردی میکند و یک گروه 9 نفره را به سرپرستی خودش به منطقه راهی میکند که در این میان استادان و پیشکسوتانی ازجمله جناب محمود هاشمیان و اکبر برنوس حضور داشتند. در دومین پیمایش دره نکتۀ قابلتوجهی وجود داشت؛ به علت موقعیت جغرافیای و شرایط آب و هوایی منطقه، بازدید مجدد از آن برای سرپرست گروه (مرحوم رضا اقمشه) سیمای بسیار تازه و جدیدی را در برداشت و به همین سبب گروه با مشکل عدم زمانبندی مناسب مواجه گردید؛ بنابراین سرپرست گروه تصمیم به بیواک (شبمانی اضطراری) در منطقهای نامناسب گرفت.
تمام اعضای گروه از ابزار فرود (هشت)، کارابین و هارنس سنگنوردی و دو حلقه طناب دینامیک برای کل گروه برخوردار بودند. بنا به گفتۀ افراد شرکتکننده این پیمایش، تمام کارگاههای فرود بهصورت طبیعی (بلوک سنگ و درخت) بود که در برخی موارد از تنۀ درختان بهعنوان وسیلهای برای سرخوردن و تکیهگاهی برای فرود استفاده میکردند. بر اساس شمارشی که آن زمان توسط افراد گروه انجام گرفت، تعداد آبشارها از کوچکترین و بزرگترین آن شامل 32 دهانه میشد که امروزه به علت تغییرات جوی و سیل عظیمی که در سال 84 در منطقه رخ داد تعداد این آبشارها تغییر کرده است. در آن زمان 16 آبشار را میبایست بهصورت فنی فرود میرفتند و یا با پرش از آنها عبور میکردند و تنها آبشار آخر بوده که افراد راهی جز فرود فنی از کارگاه را نداشتند که این کارگاه در آن زمان موقعیتی بیاندازه دشوار را برای فرود افراد موجب میشده است. آنها پس از فرود آخر و پیمایش 1.5 تا 2 ساعته به روستای چهارباغ میرسند.
پیش از آنکه پیمایش دره اندرسم متداول گردد درهنوردان میتوانستند در طول مسیر خود حیوانات وحشی مانند خرس قهوهای، بز کوهی و … را از نزدیک ببینند. ولی امروزه به علت تغییراتی که در اکوسیستم منطقه به وجود آمده گونههای جانوری بهمانند قبل در منطقه قابلمشاهده نمیباشند.
پسازآن پیمایش گروهی، این دره به خواستگاه ماجراجویان فراوانی تبدیل گردید، شاید بتوان باشهامت عنوان کرد که درهنوردان قزوینی در شمار بارهای پیمایش این دره در هم سنجی با دیگر درهنوردان ایران در رتبۀ نخست جای دارند. پس از درهنوردان قزوینی، گروهی از کوهنوردان و درهنوردان کرمانشاهی بودند که در غالب برنامههای مشترک با گروه کوهنوردی “البرز قزوین ” (آزاد فراز) مبادرت به پیمایش این دره نمودند.
گفتنی است که در دهۀ 70 برای نخستین بار گروه “آزاد فراز قزوین ” یا همان “البرز ” سابق، اقدام به نصب کارگاههای مصنوعی (رول کوبی) در آبشارهای اصلی و بزرگ کرد که هماکنون تغییری در مکان و یا تعداد این رولها ایجاد نشده و فقط ترمیم گشتهاند.
پیشامد ناگوار و تلخ درۀ اندرسم:
شاید نام اندرسم برای کسانی که آشنایی با آن ندارند تنها یادآور فاجعه مرگ 11 عزیز کوهنورد قزوینی باشد که یکی از دردناکترین حادثههای تاریخ این حرفه است؛ مرگ 11 نفر باهم!
در تاریخ 19 مردادماه 1384 یک گروه 11 نفره از اعضای باشگاه کوهنوردی “خانواده و طبیعت ” به سرپرستی منوچهر ضیاییان رهسپار دره اندرسم میشوند. این افراد به نامهای: منوچهر ضیايیان، محمدحسین سلطانیه، سید مصطفی نبویه، محسن ساروخانی، محمد ساروخانی، محمود پاشایی، علی خوشپنجه، محمد دادگو، عباس آزرمی فرد، حسن عنایت و رضا مردانی در حدود ساعت 12 شب به روستای آزادبر میرسند. در صبح روز یادشده افرادی از گروه کوهنوردی “کاسپین ” استان قزوین نیز برای پیمایش درۀ اندرسم در منطقه حاضر میشوند. اطلاعات موجود، اختلافزمانی حرکت میان دو گروه از منطقه آزادبر به دره اندرسم را در حدود ۵ ساعت تخمین زده بودند که گروه دوم (کاسپین) پس از اتمام برنامه در عصر جمعه٬ آماده حرکت به سمت قزوین میگردند که اندک زمانی پس از سوارشدن به مینیبوس، سیلی بسیار عظیم و ناگهانی را مشاهده مینماید. خوشبختانه این گروه با توجه به اینکه از مسیر رودخانه خارجشده بودند دچار حادثهای نمیگردند.
با رسیدن خبر حادثه به قزوین٬ چند تن از افراد کوهنورد و امدادرسان برای هماهنگی امداد و نجات و گسیل به منطقه، در هیئت استان گردهم میآیند. نخستین نفراتی که برای امداد و نجات راهی محل حادثه میشوند اعضای گروه “آزاد فراز قزوین ” بودند که با سواری شب پس از حادثه از قزوین به سمت اندرسم حرکت میکنند. این افراد تا طلوع آفتاب و استراحتی ناچیز در روستای چهارباغ میمانند و بر اساس مشاهدات و گفتههای گروه دوم (گروه کاسپین قزوین)، امدادگران مطمئن میشوند که گروه 11 نفره در آبشار آخر دچار حادثه و سیل شدهاند. پس از بررسیهای اولیه از محل حادثه و ساعتها جستجو برای پیدا کردن افراد حادثهدیده، امید امدادگران برای نجات و کمکرسانی برای حفظ جان درهنوردان رنگ میبازد، سیل و تخریب عظیم آن، احتمال زنده ماندن از این فاجعه را کم میکند. پس از روزها سعی و تلاش تابفرسا برای یافتن اجساد، تمامی اجساد جانباختگان بهجز مرحوم مردانی که همچنان جسدنایافته هستند، بهطور ناباورانهای پیدا میگردد. روحشان شاد و یادشان گرامی.
پسازاین حادثۀ دلخراش و دردناک، نقدهای فراوانی به آن پیمایش شد؛ عدهای آن را بدشانسی آن شادروانان دانسته که دچار رگبار و بعد هم سیل مهیب میشوند، عدهای هم ضعف سرپرستی که چرا باوجود شواهد و پیشبینیهای هواشناسی همچنان به برگزاری برنامه پافشاری ورزیدند. این نکته مشخص است که به علت نوع مسیر اندرسم و فرود از نخستین آبشار که افراد را ناگزیر به ادامه تا انتهای آن میکند، رعایت اصول ایمنی و بررسی و مشاهده نشانههای طبیعی (نوع اابرهای موجود در آسمان، رنگ آب رودخانه و…) در دره، کاری بسیار ساده و ابتدایی است که باید پیش از اجرای برنامه مورد بررسی اعضای گروهها قرار گیرد تا دیگر شاهد اینچنین پیشامدهای تلخ و ناگواری نباشیم. هرچند شایان گفتن است که رخداد حوادث طبیعی و آسیبدیدگی، امری جدانشدنی در ماجراجویی در دل طبیعت است.
از حادثه دیگری که میتوان از آن در این دره یادکرد مشکل و آسیبدیدگی یکی از اعضای دیگر باشگاه کوهنوردی “خانواده و طبیعت” قزوین است که با تلاش و عملیات جستجو و نجات گروه “سیمرغ ” به سرپرستی مرحوم حسن زرافشان، فرد حادثهدیده بهسلامت به قزوین بازگردانده میشود.
کلام آخر:
همۀ مطالب و عکسها که در این پژوهش مشاهده گردید برگرفته از آرشیو شخصی افرادی است که این دره را پیمایش کردهاند. تمامی سعی و تلاش نگارندگان بر این بوده که نکات مهمی که در رابطه با معرفی هرچه بهتر این دره باید بیان شود را بهخوبی ارائه دهند؛ بنابراین وجود هرگونه کموکاست در ارائه این مطالب را برحسب میزان دانش و اطلاعات در دسترس تنظیمکنندگان و منابع موجود آنان بدانید. امید است این پژوهش و گردآوری هرچند اندک، در پیشبرد درهنوردی نوین در کشورمان مفید واقع گردد.
در پایان جادار از همکاری دوستان و استادان گرامی که مارا در فراهم آوری این مجموعه یاری رساندند کمال سپاس و قدردانی را بهجای آوریم. با یاد و خاطرۀ:
مرحوم رضا اقمشه
حسین سمیع
نخستین پیمایش کنندگان درۀ اندرسم
آقایان:
محمود هاشمیان
اکبر برنوس
و دیگر عزیزان و استادان ارجمند
گردآورندگان:
پروانه حیدری
حمیدرضا حیدری
بهار 94