ای خداوند جان و خرد هنگامی که در اندیشه خود، تو را سر آغاز و سرانجام هستی شناختیم. آنگاه با دیده دل دریافتیم که تویی آفریننده راستی و داور دادگری که کردار مردم جهان را داوری میکنی.
کسی که به گوهر راستی و نیکی بگرود شهریور و بهمن و اردیبهشت و اسفند او را یاری و استواری دهند و در کوشش در راه راستی و بر انداختن دروغ پشت و پناه وی باشند چنان که در روز پسین از آزمایش سرافراز بر آید و در برابر دروغ پرستان نخستین کسی باشد که به سوی بهشت جاودان گام بردارد.
حال كه دگر بار نیز قلم آفرینش با پرتو افشانی بر لوح پاک طبیعت، شكوهی دیگر از مظاهر زیبای خلقت را بیان نمود، تا در تحولی دوباره نسیم مشک افشان و ترنم بلبلان خوش الحال را به نظاره بنشینیم و به ستایش آن جمیل بی نظیر به پا خیزیم.
آمدن عید یادآور جشن و شادمانی ها است. غبار غم از دل زدودن و شور و شعف و شادی را به خانه ی دل و جان دعوت کردن و کام را شیرین نمودن است. موسم عید برای عوام و خواص موعد ترانه و گلگشت به باغ و راغ و اوج التذاذ از بساط طبیعت و شادی و فرح درونی و برونی است که در صحن خیال به نیکی باقی خواهد ماند.
امید است هر ساله گلستان عید بر وجود نازنینتان بهاران باشد.
جهان است شادان به پندار نیک، ز پندار نیک است گفتار نیک. چو پندار و گفتار نیک شد، نیاید ز تو غیر کردار نیک…